جدول جو
جدول جو

معنی طاله بیتن - جستجوی لغت در جدول جو

طاله بیتن
فال گرفتن، دیدن طالع اشخاص
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طالع بین
تصویر طالع بین
فال بین، آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، فال گو، فال گیر
فرهنگ فارسی عمید
(فُ هَِ تَ)
به وجود آوردن هاله بر گرد چیزی:
تا خط به دور ماه رخت هاله بسته است
از هاله مه به حلقۀ ماتم نشسته است.
صائب (از ارمغان آصفی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هاله بستن
تصویر هاله بستن
هاله افتادن: (تاخط بدورماه رخت هاله بسته است ازهاله مه بحلقه ماتم نشسته است) (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالع بین
تصویر طالع بین
آنکه دعوی پیشگوئی آینده مردمان را کند، فالگیر طالع گیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالع بین
تصویر طالع بین
فالگیر
فرهنگ فارسی معین
رمال، غیب گو، فال بین، فالگیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پی ریزی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
رها کردن زمین کشاورزی و شخم نزدن و عدم استفاده از آن برای
فرهنگ گویش مازندرانی
خسوف، ماه گرفتگی
فرهنگ گویش مازندرانی